کلینیک مشاوره شرق تهران02177249607

وبلاگی با هدف اطلاع رسانی درباره راهنمایی و مشاوره تلفنی، دارای مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور - شرکت نفت)

کلینیک مشاوره شرق تهران02177249607

وبلاگی با هدف اطلاع رسانی درباره راهنمایی و مشاوره تلفنی، دارای مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور - شرکت نفت)

ملاک های انتخاب همسر

نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)

ملاک های انتخاب همسر


چشم پاکی، سر به زیر بودن، نگاه بد نداشتن، به گناه اعتقاد داشتن و امثال اینا، اصطلاح ها و ویژگی های قشنگی است که برای انتخاب همسر طبیعتاً باید در نظر گرفته شود.

 اما این ویژگی ها لزوماً توصیف کننده ی " اخلاق خوب" و "پاک" ، "معتقد بودن" ، "محکم بودن" و یا خانواده ی اصیل و نجیب نیست!

بلکه ممکن است نشانه ی آدم های "دُگم و متعصب" باشد، انسانهایی که در قفس افکارِ خود زندگی می کنند و شریک زندگیشان را هم به زور می خواهند در آن قفس نگه دارند.

 

فراموش نکنیم که مذهبی بودن با متعصب بودن فرق دارد؛ متعصب بودن، خطرناک است! مذهبی بودن زیبا.


در ازدواج و شناخت ویژگی های رفتاری و شخصیتی بیشتر دقت کنیم!



نشانی ما: میدان رسالت-خیابان هنگام- خیابان فرجام- بعد از میدان صد- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20

پذیرش: 02177249607

صدای مشاور:9092301285

مهارت های سازگاری با همسر

نوشته: میرموسوی(مشاور ارشد و موسس کلینیک)


آیا زن فراموش می کند؟


اگر چه می گویند خانم ها یا گذشته نگر هستند یا آینده نگر و اگر چه دلیل نمی شود توجیهی باشد برای اینکه بر سر هر مساله ای ریزی ، زن خودش را با این ویژگی توجیه کند؛

 اما نمی توان با زن قرار مردانه گذاشت که دیگر بیاییم از امروز ، هر چه بوده را فراموش کنیم.

زن هم اگر بگویند باشه، تو باور نکن.

قرار مردانه را با مرد بگذار؛

 یک سرِ این قرار زن هست که اگر تجربه تلخی از گذشته داشته باشد سوت قطار گذشته اش برای حرکت روی ریلِ زمان حال به صدا در می آید.

پذیرش کلینیک مشاوره شرق تهران: 02177249607

نشانی : میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام-بعد از میدان صدم- ساختمان پزشکان نگین طبقه 5 واحد 20

مهارت های زناشویی در سفر

نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس)


مسافرت تجربه ای سخت و حرفه ای


تعجب می کنم می بینم دختر و پسرهای جوان که تازه ازدواج می می کنند خیلی راحت فرمان را می چرخانند به همراه خانواده همسر، می زنند به جاده شمال و یا هر جای دیگر


صبر کنید کمی هم دیگر را بهتر بشناسید، درست است که گفته اند سفر برای پخته شدن هر خامی لازم است ولی با وجود هزینه های بالای ازدواج و تعهداتی که دو طرف برای هم و خانواده ها قائل می شوند هر تجربه ای بلافاصله پس از عقد توصیه نمی شود.


هنوز مهارت های ارتباطی زن و مردی کامل نشده که نیاز به گذشت زمان دارد و حوصله و تمرین؛ در حالی که سفر موقعیتی است پیچیده که غیر از چالش های پیش رو، مدیریت واکنش ها در مقابل همسر و خانواده های دو طرف گاه به پیچیده تر شدن اوضاع می انجامد و افراد اگر در سن کمی ازدواج کرده باشند و شناخت کافی از همسفران نداشته باشند طبیعتا تحمل پایین و از کوره در رفتن می تواند لطمه زیادی به رابطه بزند و به تلخ شدن تجربه مسافرت منجر شود.


توصیه می کنم خیلی سریع به مسافرت های دسته جمعی نروید. زن و مرد خودشان را جمع و جور کنند کلاه مان را به هوا می اندازیم. این موضوع اگر تنها به همین شکل مدیریت شود بسیاری از دعواهای زناشویی پس از سفر یا حین مسافرت کاهش پیدا می کند.


پذیرش: 02177249607


صدای مشاور: 9092301285


مشاوره تلفنی کشوری: 9099071164

از چه "ازدواجی" پرهیز کنیم؟



نوشته: میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)


ازدواج به هر قیمت ، نـــــــــــــــــــــــه


- از وقتی پدر و مادر پا به سن گذاشته اند رفتارهای وسواس گونه ای از خود نشان می دهند، خیلی ایرادگیر شده اند. مرتب به من زنگ می زنند که چه وقت به خانه می رسم؟ با چه کسی هستم؟ چرا نیامده ام؟ چرا با فلانی ازدواج نمی کنم؟ هر هفته بحث و دعوایی که هیچ برنده و بازنده ای ندارد از نظر آنها حتما مشکلی دارم.... با انگیزه خلاصی از این مشاجرات به کسی که تصادفا آشنا شدم و به خواستگاری من آمد جواب دادم

- پدرم نظامی بود و بازنشسته شده بود تا جایی که یادم می آید امر و نهی کار هر روزه اش بود، تمامی نداشت از من گرفته تا مادر؛ سر هر چیزی باید از او اجازه می گرفتیم در غیر این صورت کتک بدرقه راه ما بود باز هم فرقی نمی کرد ، من و مادر نمی شناخت..... فقط قصد داشتم زود ازدواج کنم به اولین خواستگار جواب مثبت دادم


- پنج سال دوست بودم خسته شده بودم، به دوست پسرم فهماندم اگر مایل باشد بعد از این مدت ازدواج کنیم. طفره می رفت؛ خب حق داشت، هنوز کارش درست نشده بود، درآمدی در حد پول تو جیبی داشت. به اصرار من، آمد خواستگاری و سپس، ازدواج.....اما الان فکر می کنم این من بودم به مشکلاتش ساختم حالا می گوید: خودت خواستی...


در همه این داستان ها، نیازها و فشارهایی هست که باعث می شود تصمیم به ازدواج بگیریم. حق داریم که حس کنیم روزگار به ما سخت می گیرد. حق داریم حس کنیم انگار چرخ فلک حتی لحظه ای به کام ما نمی گردد. اما چه میشه کرد؟ مثال های فوق نمونه هایی است از تصمیم هایی که افراد در اثر این فشارهای روانی می گیرند و متاسفانه مصداق بارز از چاله درآمدن و به چاه افتادن است. باید تحمل کرد؛ خودمان را محدود نکنیم؛ خودمان را منزوی نکنیم.


 مواظب باشیم که فشارهای روانی باعث نشود چیزی که به عنوان نیاز حس می کنیم تبدیل به "بایدی" شود که لازم الاجراست و خودمان را ملزم به اجرای آن کنیم البته، به هر قیمت!!

" نیاز" اکنون سر و صدایش درآمده اما پاسخ بلافاصله به آن لزوما نشانگر پیروزی نیست، گاهی باید تحمل کرد تا در زمان خود برآورده شود. گاهی باید برای مدتی کوتاه به وقفه انداخت تا رابطه ای به خاطر شتاب بهم نخورد اگر نمی توانید صبر کنید، آستانه تحمل شما پایین آمده، از متخصص مشورت بگیرید، سبک زندگی خود را تغییر دهید، اولویت ها را کمی پس و پیش کنید. خود را محدود به یک نیاز نکنید، یادتان باشد آسیاب به نوبت شما هم می رسد.


خوش باشید.


پذیرش کلینیک: 02177249607

مشاوره تلفنی تهران:9092301285

صدای مشاور کشوری: 9099071164

(تماس همه روزه و ایام تعطیل از تهران و شهرستان)



نشانی ما: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام- بعد از تقاطع آیت و میدان صدم

 

ساختمان پزشکان نگین - طبقه 5 واحد 20