کلینیک مشاوره شرق تهران02177249607

وبلاگی با هدف اطلاع رسانی درباره راهنمایی و مشاوره تلفنی، دارای مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور - شرکت نفت)

کلینیک مشاوره شرق تهران02177249607

وبلاگی با هدف اطلاع رسانی درباره راهنمایی و مشاوره تلفنی، دارای مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور - شرکت نفت)

در رابطه زناشویی چطور گفتگو کنیم؟


نوشته: میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)


- در گفتگوی خوب، قرار نیست حس کنید که از مواضع خود مرتب کوتاه می آین.یک بار، دو بار، آخر سر از کوره در می رید و تازه خودتان بر چسب عصبی بودن یا مریض بودن می خورید.

دقت کنید و روی رفتار خودتان بازنگری کنید که امروز و پس از قرار ملاقات آیا من تحت تاثیر رفتاری، یا ظاهر شخص قرار گرفتم و از موضع خودم کوتاه آمدم؟

البته گاهی کوتاه آمدن از موضع به خصوص در بحثها یا برای توجه به علایق طرف مقابل بد نیست و گاها ضروری است اما جایی که منجر به این می شود که مکررا  خواسته ای را مطرح نکنید یا احساس کنید طرف مقابل مرتب سعی می کند خواسته های خود را به کرسی بنشاند و شما را در موضع کوتاه آمدن قرار دهد، اینجا جایی است که باید توقف کرد و تغییراتی را در رفتار ایجاد کرد.

- در گفتگوی خوب، جایی برای تهدید وجود ندارد. یا این کار رو کن یا آن به چشم نمی خورد، در گفتگوی خوب و سالم ، مدرک علیه کسی رو نمی شود. در یک ارتباط خوب، مشکلات خانواده ی طرف مقابل رابطه را به رخ نمی کشیم. بلکه تصمیم می گیریم در رابطه بمانیم یا نه.

- کسی که اصرار دارد صحبت های خودشو تموم کنه و هیجان زیاد، سرعت بالای کلامی یا روانی کلام خوبی داره، بدون تپق حرف می زنه و در حین صحبت از شما سریع تر راه میره و نمی ذاره وسط صحبت وارد شوید، و حتی در پایان صحبت بیان می کنه آخیش... حالا تو بگو...باید با این اشخاص با احتیاط وارد رابطه شد و با احتیاط ادامه داد.

- تلاش برای وادار کردن به قبول نتیجه رابطه را بحرانی می کند. دیر یا زود طرف مقابل متوجه انگیزه های پنهانی می شود.


پذیرش کلینیک:02177249607

صدای مشاور:9099071164

نشانی ما: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام- بعد از تقاطع آیت و میدان صدم

 ساختمان پزشکان نگین- طبقه 5 واحد 20

عروس تعریفی آخرش شلخته از آب در میاد.

نوشته: میرموسوی (مشاور و موسس کلینیک)


عروس تعریفی آخرش شلخته از آب در میاد.


ما هم گول خوردیم، زود تصمیم گرفتیم. هیچ بقالی نمی گوید ماستم ترش است؛ عقل هم که به چشم باشد دیگه بدتر، اصلا انگار هر چه در این جامعه افرادی پیدا شوند که عقلشان بیشتر به چشمشان باشد به همان اندازه مُشک هایی هم هست؛ اما مُشک هایی که خود نمی بویند بلکه عطار وصف حالشان را می کند.

خلاصه کلاه گشادی سرمان رفت. حالا اسمش هر چه باشد مثلا زودباوری ما، ساده لوحی ما. تحقیق های محلی از در و همسایه هم که حاصلی ندارد... . هه... آخر مردم تا بتوانند "حفظِ ظاهر" می کنند نه اینکه اسمش باشد آبروداری، کاش آبروداری بود. دست کم شأن و منزلت به همراه دارد. "حفظ ظاهر" که خطرناک است، زیر سقف حکایت متفاوتی دارد، رفتارها تغییر می کند، رنگ عوض می شود. نه اینکه قصد و غرضی باشد بلکه هر که باشد رفتارهای طبیعی خود را نشان می دهد شخصیت حقیقی آشکار می شود. اصلا کاش این قدر هم سنتی جلو نمی رفتم و فرصت بیشتری برای "با هم بودن" می داشتم.


پذیرش کلینیک: 02177249607

صدای مشاور: 9092301285

از چه "ازدواجی" پرهیز کنیم؟



نوشته: میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)


ازدواج به هر قیمت ، نـــــــــــــــــــــــه


- از وقتی پدر و مادر پا به سن گذاشته اند رفتارهای وسواس گونه ای از خود نشان می دهند، خیلی ایرادگیر شده اند. مرتب به من زنگ می زنند که چه وقت به خانه می رسم؟ با چه کسی هستم؟ چرا نیامده ام؟ چرا با فلانی ازدواج نمی کنم؟ هر هفته بحث و دعوایی که هیچ برنده و بازنده ای ندارد از نظر آنها حتما مشکلی دارم.... با انگیزه خلاصی از این مشاجرات به کسی که تصادفا آشنا شدم و به خواستگاری من آمد جواب دادم

- پدرم نظامی بود و بازنشسته شده بود تا جایی که یادم می آید امر و نهی کار هر روزه اش بود، تمامی نداشت از من گرفته تا مادر؛ سر هر چیزی باید از او اجازه می گرفتیم در غیر این صورت کتک بدرقه راه ما بود باز هم فرقی نمی کرد ، من و مادر نمی شناخت..... فقط قصد داشتم زود ازدواج کنم به اولین خواستگار جواب مثبت دادم


- پنج سال دوست بودم خسته شده بودم، به دوست پسرم فهماندم اگر مایل باشد بعد از این مدت ازدواج کنیم. طفره می رفت؛ خب حق داشت، هنوز کارش درست نشده بود، درآمدی در حد پول تو جیبی داشت. به اصرار من، آمد خواستگاری و سپس، ازدواج.....اما الان فکر می کنم این من بودم به مشکلاتش ساختم حالا می گوید: خودت خواستی...


در همه این داستان ها، نیازها و فشارهایی هست که باعث می شود تصمیم به ازدواج بگیریم. حق داریم که حس کنیم روزگار به ما سخت می گیرد. حق داریم حس کنیم انگار چرخ فلک حتی لحظه ای به کام ما نمی گردد. اما چه میشه کرد؟ مثال های فوق نمونه هایی است از تصمیم هایی که افراد در اثر این فشارهای روانی می گیرند و متاسفانه مصداق بارز از چاله درآمدن و به چاه افتادن است. باید تحمل کرد؛ خودمان را محدود نکنیم؛ خودمان را منزوی نکنیم.


 مواظب باشیم که فشارهای روانی باعث نشود چیزی که به عنوان نیاز حس می کنیم تبدیل به "بایدی" شود که لازم الاجراست و خودمان را ملزم به اجرای آن کنیم البته، به هر قیمت!!

" نیاز" اکنون سر و صدایش درآمده اما پاسخ بلافاصله به آن لزوما نشانگر پیروزی نیست، گاهی باید تحمل کرد تا در زمان خود برآورده شود. گاهی باید برای مدتی کوتاه به وقفه انداخت تا رابطه ای به خاطر شتاب بهم نخورد اگر نمی توانید صبر کنید، آستانه تحمل شما پایین آمده، از متخصص مشورت بگیرید، سبک زندگی خود را تغییر دهید، اولویت ها را کمی پس و پیش کنید. خود را محدود به یک نیاز نکنید، یادتان باشد آسیاب به نوبت شما هم می رسد.


خوش باشید.


پذیرش کلینیک: 02177249607

مشاوره تلفنی تهران:9092301285

صدای مشاور کشوری: 9099071164

(تماس همه روزه و ایام تعطیل از تهران و شهرستان)



نشانی ما: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام- بعد از تقاطع آیت و میدان صدم

 

ساختمان پزشکان نگین - طبقه 5 واحد 20



سقفی نصف و نیمه برای همه


نوشته: میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)


سقفی نصف و نیمه برای همه


در گذشته بسیاری از خانواده ها دور هم زندگی می کردند همان خانه های قدیمی که سوژه بسیاری از سریال های ایرانی بود و حوضی در وسط داشت و اتاق های در اطراف  آن و فرزندانی که ازدواج می کردند گاها در بخشی از همان خانه تشکیل زندگی جدید می دادند و سازگار می شدند.

مدتی گذشت و سالها از آن صمیمیت و دورهم جمع بودن خبری نشد و اما چند سالی است شاهد شکل جدیدی از زندگی ها هستیم که به نسبت قابل توجه است. به نظر می رسد با پیچیده تر شدن اوضاع اقتصادی مشخص شد که دود از کنده بلند می شود باز هم پدرها آستین بالا زدند آنها تصمیم گرفتند خانه قدیمی خود را اصطلاحا بکوبند و جای آن آپارتمان 4 یا 5 طبقه بسازند و یک طبقه خود ساکن شوند و طبقات دیگر را به شازده ها بدهند. البته ماجرا تازه آغاز شد.

 شکی نیست که پشت این برنامه نیت خیر نهفته است و با تصورِ خوشبینانه ی پدر قرار است شازده ها راحت تر ازدواج کنند و بگویند که مسکن دارند اگر چه پدر از قبل گفته سندی به نامتان نمی زنم! یعنی عروس ها خواب و خیالی نبینند. اما این تصمیم به نظر نتیجه خوبی تا الان نداشته است و بسیاری از زوج ها به شدت درگیر تنش و مشاجره های پی در پی شدند.

حرف ما مشاوران این است که چه خانم و چه آقا ترجیحا در آپارتمانی که خانواده های طرفین هم زندگی می کنند، ساکن نشوند. بنا به هزار و یک دلیل نهفته و آشکار!!

به طور خلاصه، کسی در آپارتمان لزوما قصد آزار و اذیت ندارد اما خواه ناخواه رفت و آمدها بر واکنش دیگران اثر می گذارد. توصیه می کنیم حتی الامکان از قرار گرفتن در چنین وضعیتی خودداری کنید و اگر قرار شد این سبک زندگی را انتخاب کنید برای مدتی محدود باشد.

پذیرش کلینیک: 02177249607

صدای مشاور: 9092301285