کلینیک مشاوره شرق تهران02177249607

وبلاگی با هدف اطلاع رسانی درباره راهنمایی و مشاوره تلفنی، دارای مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور - شرکت نفت)

کلینیک مشاوره شرق تهران02177249607

وبلاگی با هدف اطلاع رسانی درباره راهنمایی و مشاوره تلفنی، دارای مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور - شرکت نفت)

آموزش مهارت همزیستی(مهارت های ارتباطی همسران)

دوره جدید کلاس های


 آموزش مهارت همزیستی در کلینیک مشاوره میرموسوی



پنجشنبه 10 خرداد از ساعت 19 الی 21   به همراه پذیرایی افطار


هزینه هر نفر 50هزار تومان


همراه با ارائه ی پکیج آموزشی خانواده؛ جهت اطلاعات بیشتر به سایت مسئول کلینیک مراجعه کنید:



سایت کلینیک مشاوره میرموسوی

نشانی کلینیک: میدان رسالت-خیابان هنگام-خیابان فرجام- بعد از میدان صدم- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20

پذیرش تلفنی: 02177249607

تاثیر ورزش بر افسردگی

 

نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


فواید ورزش های هوازی(جسمی- روانی)

سوزاندن کالری:

ورزش های هوازی راه مناسبی برای سوزاندن کالری هستند.

به منظور کاهش وزن شما باید ورزش های هوازی را برای بازه زمانی طولانی و به طور منظم انجام دهید

افزایش متابولیسم بدن:

پژوهش ها نشان داده که انجام منظم ورزش های هوازی سبب افزایش متابولیسم بدن شما می شود.

افزایش متابولیسم به کاهش وزن کمک می کند.

کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی:

کارشناسان می گویند 20 دقیقه پیاده روی 3 نوبت در هفته به میزان قابل توجهی خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی را کاهش می دهد.

اما به لحاظ تاثیرات رفتاری و خلق و خو در میان ورزش ها، انواع  تمرین های هوازی نظیر شنا، دوچرخه سواری و کوهنوردی اثر بیشتری بر بهبود خلق و خو و درمان افسردگی دارند در حالی که تاثیر ورزش های غیر هوازی مانند بدنسازی در این خصوص ناچیز می باشد.

 حتی یک فرد عادی هم از تجربه ی این ورزش ها احساس لذت و نشاط می کند. برای چنین تجربه ای می توانید با من(میرموسوی) برای دوچرخه سواری در طبیعت همراه شوید.

روانپزشکان در کنار دیگر شیوه های درمانی افسردگی همواره به بیماران خود تاکید می کنند برای تسریع روند درمان، حداقل 3 روز در هفته و به میزان 30 دقیقه، فعالیت فیزیکی از نوع هوازی داشته باشند.


 پذیرش کلینیک:02177249607


عروس تعریفی آخرش شلخته از آب در میاد.

نوشته: میرموسوی (مشاور و موسس کلینیک)


عروس تعریفی آخرش شلخته از آب در میاد.


ما هم گول خوردیم، زود تصمیم گرفتیم. هیچ بقالی نمی گوید ماستم ترش است؛ عقل هم که به چشم باشد دیگه بدتر، اصلا انگار هر چه در این جامعه افرادی پیدا شوند که عقلشان بیشتر به چشمشان باشد به همان اندازه مُشک هایی هم هست؛ اما مُشک هایی که خود نمی بویند بلکه عطار وصف حالشان را می کند.

خلاصه کلاه گشادی سرمان رفت. حالا اسمش هر چه باشد مثلا زودباوری ما، ساده لوحی ما. تحقیق های محلی از در و همسایه هم که حاصلی ندارد... . هه... آخر مردم تا بتوانند "حفظِ ظاهر" می کنند نه اینکه اسمش باشد آبروداری، کاش آبروداری بود. دست کم شأن و منزلت به همراه دارد. "حفظ ظاهر" که خطرناک است، زیر سقف حکایت متفاوتی دارد، رفتارها تغییر می کند، رنگ عوض می شود. نه اینکه قصد و غرضی باشد بلکه هر که باشد رفتارهای طبیعی خود را نشان می دهد شخصیت حقیقی آشکار می شود. اصلا کاش این قدر هم سنتی جلو نمی رفتم و فرصت بیشتری برای "با هم بودن" می داشتم.


پذیرش کلینیک: 02177249607

صدای مشاور: 9092301285

از چه "ازدواجی" پرهیز کنیم؟



نوشته: میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)


ازدواج به هر قیمت ، نـــــــــــــــــــــــه


- از وقتی پدر و مادر پا به سن گذاشته اند رفتارهای وسواس گونه ای از خود نشان می دهند، خیلی ایرادگیر شده اند. مرتب به من زنگ می زنند که چه وقت به خانه می رسم؟ با چه کسی هستم؟ چرا نیامده ام؟ چرا با فلانی ازدواج نمی کنم؟ هر هفته بحث و دعوایی که هیچ برنده و بازنده ای ندارد از نظر آنها حتما مشکلی دارم.... با انگیزه خلاصی از این مشاجرات به کسی که تصادفا آشنا شدم و به خواستگاری من آمد جواب دادم

- پدرم نظامی بود و بازنشسته شده بود تا جایی که یادم می آید امر و نهی کار هر روزه اش بود، تمامی نداشت از من گرفته تا مادر؛ سر هر چیزی باید از او اجازه می گرفتیم در غیر این صورت کتک بدرقه راه ما بود باز هم فرقی نمی کرد ، من و مادر نمی شناخت..... فقط قصد داشتم زود ازدواج کنم به اولین خواستگار جواب مثبت دادم


- پنج سال دوست بودم خسته شده بودم، به دوست پسرم فهماندم اگر مایل باشد بعد از این مدت ازدواج کنیم. طفره می رفت؛ خب حق داشت، هنوز کارش درست نشده بود، درآمدی در حد پول تو جیبی داشت. به اصرار من، آمد خواستگاری و سپس، ازدواج.....اما الان فکر می کنم این من بودم به مشکلاتش ساختم حالا می گوید: خودت خواستی...


در همه این داستان ها، نیازها و فشارهایی هست که باعث می شود تصمیم به ازدواج بگیریم. حق داریم که حس کنیم روزگار به ما سخت می گیرد. حق داریم حس کنیم انگار چرخ فلک حتی لحظه ای به کام ما نمی گردد. اما چه میشه کرد؟ مثال های فوق نمونه هایی است از تصمیم هایی که افراد در اثر این فشارهای روانی می گیرند و متاسفانه مصداق بارز از چاله درآمدن و به چاه افتادن است. باید تحمل کرد؛ خودمان را محدود نکنیم؛ خودمان را منزوی نکنیم.


 مواظب باشیم که فشارهای روانی باعث نشود چیزی که به عنوان نیاز حس می کنیم تبدیل به "بایدی" شود که لازم الاجراست و خودمان را ملزم به اجرای آن کنیم البته، به هر قیمت!!

" نیاز" اکنون سر و صدایش درآمده اما پاسخ بلافاصله به آن لزوما نشانگر پیروزی نیست، گاهی باید تحمل کرد تا در زمان خود برآورده شود. گاهی باید برای مدتی کوتاه به وقفه انداخت تا رابطه ای به خاطر شتاب بهم نخورد اگر نمی توانید صبر کنید، آستانه تحمل شما پایین آمده، از متخصص مشورت بگیرید، سبک زندگی خود را تغییر دهید، اولویت ها را کمی پس و پیش کنید. خود را محدود به یک نیاز نکنید، یادتان باشد آسیاب به نوبت شما هم می رسد.


خوش باشید.


پذیرش کلینیک: 02177249607

مشاوره تلفنی تهران:9092301285

صدای مشاور کشوری: 9099071164

(تماس همه روزه و ایام تعطیل از تهران و شهرستان)



نشانی ما: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام- بعد از تقاطع آیت و میدان صدم

 

ساختمان پزشکان نگین - طبقه 5 واحد 20



سقفی نصف و نیمه برای همه


نوشته: میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)


سقفی نصف و نیمه برای همه


در گذشته بسیاری از خانواده ها دور هم زندگی می کردند همان خانه های قدیمی که سوژه بسیاری از سریال های ایرانی بود و حوضی در وسط داشت و اتاق های در اطراف  آن و فرزندانی که ازدواج می کردند گاها در بخشی از همان خانه تشکیل زندگی جدید می دادند و سازگار می شدند.

مدتی گذشت و سالها از آن صمیمیت و دورهم جمع بودن خبری نشد و اما چند سالی است شاهد شکل جدیدی از زندگی ها هستیم که به نسبت قابل توجه است. به نظر می رسد با پیچیده تر شدن اوضاع اقتصادی مشخص شد که دود از کنده بلند می شود باز هم پدرها آستین بالا زدند آنها تصمیم گرفتند خانه قدیمی خود را اصطلاحا بکوبند و جای آن آپارتمان 4 یا 5 طبقه بسازند و یک طبقه خود ساکن شوند و طبقات دیگر را به شازده ها بدهند. البته ماجرا تازه آغاز شد.

 شکی نیست که پشت این برنامه نیت خیر نهفته است و با تصورِ خوشبینانه ی پدر قرار است شازده ها راحت تر ازدواج کنند و بگویند که مسکن دارند اگر چه پدر از قبل گفته سندی به نامتان نمی زنم! یعنی عروس ها خواب و خیالی نبینند. اما این تصمیم به نظر نتیجه خوبی تا الان نداشته است و بسیاری از زوج ها به شدت درگیر تنش و مشاجره های پی در پی شدند.

حرف ما مشاوران این است که چه خانم و چه آقا ترجیحا در آپارتمانی که خانواده های طرفین هم زندگی می کنند، ساکن نشوند. بنا به هزار و یک دلیل نهفته و آشکار!!

به طور خلاصه، کسی در آپارتمان لزوما قصد آزار و اذیت ندارد اما خواه ناخواه رفت و آمدها بر واکنش دیگران اثر می گذارد. توصیه می کنیم حتی الامکان از قرار گرفتن در چنین وضعیتی خودداری کنید و اگر قرار شد این سبک زندگی را انتخاب کنید برای مدتی محدود باشد.

پذیرش کلینیک: 02177249607

صدای مشاور: 9092301285